نماز بدین جهت ستون دین است که بدون آن، دین معنا و مفهومى نخواهد داشت؛ همانگونه که خیمه بدون ستون، برپا نخواهد بود. نماز عبادتى است جامع و فراگیر و به مثابه ستون و پایه خیمه است. خاصیت بسیارى از عبادتها و دستورات دینى (مثل زکات، حج، جهاد، روزه و...) در نماز جمع شده است. زکات، امتحان میزان عدم دلبستگى به مادیات و گذشتن از امور دنیایى است و در نماز نیز نمازگزار از همه چیز درمیگذرد و به خدا توجّه میکند «مالک یوم الدین». در روزه، بعضى از امور بر انسان حرام میشود و نماز نیز چنین است.
ادامه مطلب ...
2) نافله شب پیش از نماز صبح خوانده میشود. و وقت آن بعد از گذشتن از نصف شب، به مقدار خواندن یازده رکعت نماز شب است. ولى احتیاط آن است که قبل از فجر اول نخوانند، مگر آن که بعد از نافله شب بلافاصله بخوانند، که در این صورت مانعى ندارد.
ادامه مطلب ...
نماز,
بزرگ ترین عبادت و مهم ترین سفارش انبیا است. لقمان حکیم پـسـرش را بـه
نـمـاز تـوصـیه مى کند.1 حضرت عیسى(ع) در گهواره فـرمـود: خـدایـم مـرا بـه
نـماز و زکات سفارش کرده است.2 حضرت ابـراهـیـم(ع) هـمـسر و کودک خویش را
در بیابان هاى داغ مکه آن هـنـگـام که هیچ آب و گیاهى نداشت, براى به پا
داشتن نماز مسکن داد.3 پـیـشـوایـان مـعـصوم ـ علیهم السلام ـ هنگام نماز
رنگ مى باختند.
گـرچـه بـعـضـى نـمـاز را به خاطر بهشت یا ترس
از عذاب
جهنم مى خـوانند, اما حضرت على(ع) نه براى تجارت و ترس از آتش, بلکه به
خاطر شایستگى خدا براى عبادت نماز مى خواند.4
نـمـاز, اهرم
استعانت در غم ها و مشکلات است. خداوند مى فرماید:
از
صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن ها پیروز شوید. نـمـاز بـه
مـنزله پرچم و نشانه مکتب اسلام است. پیامبر اکرم مى فرماید: (علم الاسلام
الصلوه).
نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پیامبر(ص) مى
فرماید: (موضع الصلوه من الدین کموضع الراس من الجسد).5
نـمـاز
بـراى اولـیاى خدا شیرین و براى غیر آنان دشوار و سنگین است. قرآن مى
فرماید: (وانها لکبیره الا على الخاشعین).6
در
اهـمـیـت نـمـاز همین بس که حضرت على(ع) در جنگ صفین و امام حـسین(ع) در
ظهر عاشورا دست از جنگ کشیدند و به نماز ایستادند. و آن گـاه کـه بـه
عـلى(ع) ایراد گرفتند که چه هنگام نماز است؟
ایـشـان فرمود: ما
براى همین مى جنگیم تا مردم اهل نماز باشند.
در زیـارت نـامـه
وارث مـى خـوانیم: (اشهد انک قد اقمت الصلوه; شهادت مى دهم که تو نماز را
برپا داشتى.)
حضرت على(ع) درباره نماز بارها سخن به میان آورده
که در این جا به چند نمونه اشاره مى کنیم.
الـف)
درباره برکات نماز مى فرماید: فرشتگان, آنان را در بر مى گیرند و آرامش
بر آنان نازل مى شود, درهاى آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبى برایشان
آماده مى شود.7
ب) در خـطـبـه 196 نهج البلاغه گوشه هایى از
مفاسد
اخلاقى هم چون کـبر و سرکشى و ظلم را برمى شمارد و آن گاه مى فرماید: نماز
به هـمـه وجـود انـسـان آرامـش مى بخشد, چشم ها را خاضع و خاشع مى
گـردانـد, نـفس سرکش را رام و دل ها را نرم و تکبر و بزرگ منشى را محو مى
کند.
ج) هـم چـنین در نامه اى به محمد بن ابى بکر مى نویسد:
نماز را
در وقـت مـعین آن به جاى آر و به خاطر آسوده بودن از کار نماز, پیش از وقت
معین آن را برپاى مدار و آن را واپس مینداز.8
1- لقمان (31) آیه 17.
2- مریم (19) آیه31.
3- ابراهیم (14) آیه37.
4- نهج البلاغه, حکمت 237.
5- نهج الفصاحه, روایت 3075.
6- طه (20) آیه14.
7- نهج البلاغه فیض الاسلام, خطبه 213.
8- همان, نامه 27.